بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

گل که باشی ؛

گل که باشی ؛ باغبانها دست چینت میکنند

سنگ باشی میتراشند و نگینت میکنند ...

هرگز از این پیله تنهایی ات غمگین نباش ؛

روزگاری میرسد ؛ فرش زمینت میکنند !!!

چوب خشکی در بیابان باش ؛ اما مرد باش

چوب نامردی اگر در آستینت میکنند ...

ای درخت پیر ؛ بر این شاخه ها دل خوش نکن

چون که با دست تبر ؛ مطبخ نشینت میکنند

نیشخند دوستان از زخم دشمن بدتر است

آشنایان بیشتر اندوهگینت میکنند ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.