بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

طنز: تفاوت زن شمالی قدیم با زن شمالی جدید!

طنز: تفاوت زن شمالی قدیم با زن شمالی جدید!

صبح ساعت ۵

زن شمالی قدیم: به آهستگی از خواب بیدار می‌شودو سپس به لانه مرغها میرود تا تخم مرغها را جمع کند.

زن شمالی جدید: به رختخواب چسبیده و خر و پف میکند!

صبح ساعت ۶

زن شمالی قدیم: شیر گاو را دوشیده است، چای را دم کرده است، سفره صبحانه را با عشق و علاقه انداخته و با مهربانی مشغول بیدار کردن آقای شوهر است.

زن شمالی جدید: باز هم خوابیده است!

صبح ساعت ۷

زن شمالی قدیم: مشغول مشایعت آقای شوهر است که از در خانه بیرون میرود و هزار تا دعا و صلوات برای سلامتی شوهر کرده و پشت سرش به او فوت میکند.

زن شمالی جدید: هنوز خوابیده !

صبح ساعت ۱۰

زن شمالی قدیم:

مشغول رسیدگی به بچه ها و پاک کردن لپه برای درست کردن ناهار است.

زن شمالی جدید: تازه چشمانش را با هزار تا ناز و عشوه باز میکند و گوشی اش را چک میکند!

ظهر ساعت ۱۲

زن شمالی قدیم: مشغول مزه کردن پلو به جهت تنظیم نمک آن است.

زن شمالی جدید: در حال تردمیل!

ظهر ساعت ۱۳

زن شمالی قدیم: در حال شستن  لباس‌های آقای خانه درون تشت وسط حیاط خلوت میباشد.

زن شمالی جدید: در حال روشن کردن ماشین لباسشویی ، ماشین ظرفشویی و البته غرغر کردن که به من چه مگه وظیفه ی منه این کارا

ظهر ساعت ۱۴

زن شمالی قدیم: در حال گپ و گفت با شوهرش که برای خوردن ناهار به خانه آمده است میباشد. جهت حظ جمیل بردن آقای شوهر ، دامن گل گلی خود را پوشیده است.

زن شمالی جدید: در حال انداختن یک غذای آماده درون مایکروفر بوده و در همان حال در حال تماشای GEM TV (جم تی وی) می‌باشد!

ظهر ساعت ۱۵

زن شمالی قدیم: در حال جارو کردن حیاط خانه و تمیز کردن لانه مرغها و بردن علوفه برای گاوشان می‌باشد.

زن شمالی جدید: با یکی از دوستانش به پاساژ برای خرید رفته !

عصر ساعت ۱۶

زن شمالی قدیم:

مشغول شستن پاهای کودکشان است که به دلیل دویدن در دشت و بیجار خونی شده است.

زن شمالی جدید: در حال پرو کردن لباس‌های خریداری شده است. در همان حال هم نیم نگاهی هم به شکم خود دارد که جدیداً چاقی را فریاد می‌کشد!

عصر ساعت ۱۷

زن شمالی قدیم: دم در خانه ایستاده است تا آقای شوهر بیاید.

زن شمالی جدید: در لابی نشسته است تا با آقای شوهر به خرید برود!

عصر ساعت ۱۸

زن شمالی قدیم: برای شوهر خود چای آورده و مانند یک خانم کنار شوهرش در حال صحبت با او است.

زن شمالی جدید: از این مغازه به آن مغازه شوهر را می‌برد!

شب ساعت ۱۹

زن شمالی قدیم: سفره شام را انداخته و شوهر را برای خوردن شام دعوت میکند.

زن شمالی جدید: هنوز در حال خرید است!

شب ساعت ۲۰

زن شمالی قدیم: در حال شستن ظروف شام ، کنار حوض خانه است.

زن شمالی جدید: کماکان در حال خرید است!

شب ساعت ۲۱

زن شمالی قدیم: در حال چاق نمودن قلیان آقای همسر میباشد.

زن شمالی جدید: در رستوران، پیتزا میل می‌فرمایند!

شب ساعت ۲۲

زن شمالی قدیم: رختخواب ها را پهن کرده است برای خوابیدن با بچه ها سروکله زدن که مشق ها را نوشتید یا نه.

زن شمالی جدید: در حال غرغر کردن بر سر وضعیت ترافیک است که چقد اتوبانا مزخرفه هیچ جا ام که نشد بریم امشب عه عه!

و این داستان ادامه دارد....

پ.ن: البته عده ای از زن ها هستن که الان جای دوتا مرد کار میکنن و تموم مخارج زندگی رو دوش اونهاست. باید بهشون گفت خدا قوت خانمای قوی و سرسخت

nargesiiiaaa

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.