بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بیراهه نرویم

بیراهه نرویم

مسئله اصلی در ناآرامی‌های دیشب تهران دراویش نیستند. این یک آدرس غلط است. اساسا دروایش هر گز در ایران یک "مسئله" نبوده‌اند. مسئله از یک سو اراده واضح و رصد شده ضد انقلاب بویژه منافقین است برای "ایجاد خشونت پی در پی و مزمن" در کشور و حرکت به سمت پروژه "تخریب ایران"؛ و از سوی دیگر، پروژه یک جریان سیاسی کاملا شناخته شده در کشور که خشونت را فرصتی برای باج خواهی از کشور و مردم می داند.

دیشب تا سرحدممکن با داعشی های خیابان پاسداران مدارا شد. برای اثبات مدارا و احتیاط نظام همین بس که حالا که غائله ختم شده حافظان امنیت حداقل ۴ شهید داده اند اما از مهاجمان حتی یک نفر کشته نشده. اما واقعیت این است که این مدارا دیگر به سقف خود رسیده است. ما اکنون با مردمی مواجه نیستیم که فریاد بیکاری و نداری سرداده باشند. آن مردم را، هر چه هم بگویند، باید احترام کرد. مسئله امروز این است که کسانی اراده کرده اند به هر روش ممکن به جان مردم بیفتند و آرامش را از "ایران آرام" بگیرند. اینجا جای مماشات نیست.

زیبنده کشوری که خاورمیانه را امن کرده این نیست که قمه کش ها وسط خیابان پایتخت، جولان بدهند. نهادی که در کشور مسئول و متولی پرونده منافقین است باید رویه فعلی خود را به طور اساسی تغییر بدهد. با سیاسیونی هم که تا خشونتی آغاز می شود جانب خشونت طلبان را می گیرند و اساسا خشونت را برای خود "فرصت چانه زنی" می دانند باید با قاطعیت تعیین تکلیف کرد. قمه به دستان در خیابان، با بوقچی هایشان در  تلگرام و توئیتر هیچ فرقی ندارند.

مهدی محمدی تحلیلگر سیاسی

حسین افضلی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.