بداهه ی جمعی گروه شاعران راه راه ،

بداهه ی جمعی گروه شاعران راه راه ،

پیشکش به محضر حضرت عشق وادب، ابوالفضل العباس

کوهی از حسن وچشمه ای از نور

می شود دشمن از حضورت کور

السلام علیک ابوفاضل؛

چشم شور از جمال رویت دور!

میوه ی نوبر دل مولا

حسرت مانده بر دل دنیا

جلوه ی چشم خیس اقیانوس

روح طوفان ،تلاطم دریا

مادرت فاطمه،پدر حیدر

وارث تیغ فاتح خیبر

حافظ خون سرخ ثارالله

ساغر وجام ساقی کوثر

هیبت حیدری تو چون کوه

یک تنه بین لشکر انبوه

از شکوه دلاوری هایت

قلب دشمن شده پر از اندوه

باادب آمدی ادب کردی

خانه را روشن از طرب کردی

پیش پای حسین جان دادی

و به بدخواه او غضب کردی

عالمی محو پیچش مویت

شد رکاب رقیه زانویت

صف دشمن شکسته وقتی که

می نشیند  گره به ابرویت

آب شرمنده ی نگاهت شد

آسمان محو روی ماهت شد

ای همه آبروی عاشق ها

عشق مدیون سر پناهت شد

شیرمردی و کوه احساسی

خانه پرورده ی گل یاسی

اصلا آقا برای هر کیشی‌

تو ابوفاضلی و عباسی

ساقی بعد مرتضا ،یاهو!!

می کشی در نقاب حیدر رو

ذوالفقارت حکایتی دارد

تیغ بران تو خم ابرو

قطره ام من ،تو روح دریایی

به دل مرده ام تو محیایی

آسمان تکیه بر تو دارد چون

پایه های عمود دنیایی

می شود با تو تا خدا پر زد

از دل تنگ چشمه ها سر زد

با تو ای حضرت ادب شاید

بشود تا مدینه معبر زد

در دل خسته ام هویدایی

مثل یک قطره ام تو دریایی

چه کسی گفته یا ابوفاضل

در دفاع از حرم تو تنهایی

روبروی ضریح تو آقا

خسته و تشنه ، تاولی برپا

اربعین ها که می رسم از راه

خستگی میرود ز تن یکجا

درهوای تو شاعری خوب است

رنگ چشمت به عشق منسوب است

هی نفس می کشم تو را اینجا

با تو این شاعرانه مطلوب است

بداهه سرایان:

سید محمد صفایی/سعیده کرمانی/عماد راهزانی

‌عالیه رجبی/ ناهید رفیعی

مینا گودرزی/مهدی کبیری

وطنز

vatanz_ir

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.