ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مرگ و میر
آخر همگی پیر و جوان باید مُرد
وقتی به لبی رسید جان، باید مُرد
گاهی به هوای ذره ای آزادی
گاهی ز فشار خفقان باید مرد
گاهی حملات قلبی و سکته و ایدز
گاهی ز عفونت، سرطان باید مرد
با گونهی گنده و دماغ عملی
بازخم و بخیه، پانسمان، باید مرد
یا کارگر گرسنه باشی و نزار
یا دولتیِ شکم چران باید مرد
فرقی نکند که گردنت هست کلفت
یا پوستِ روی استخوان باید مرد
با پای پیاده گز کنی از سر فقر
یا پشت اتول های گران، باید مرد
یا لای پرقو وسط تخت روان
یا زیر پل و در اتوبان باید مرد
درقصر کنار جکوزی مست خوشی
یا در دو وجب آپارتمان باید مرد
در محفل جاسوسی زنهای محل
یا توی مجالس لوزان، باید مرد
فکری به لحظات رفتنت باید کرد
چون نیست ره فرار ازآن، باید مرد
عالیه رجبی
وطنز
vatanz_ir