بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

یک لحظه تصور کن فرزندت درکنارت نباشد

یک لحظه تصور کن فرزندت درکنارت نباشد

آیا بازهم برایش حوصله نداشتی؟

بازهم برای بازی کردن با او بهانه می آوردی؟

بازهم منتظر خوابیدنش می شدی تا نفس راحتی بکشی؟ بازهم...بازهم...

یا اینگونه می شدی که تمام کارهایت راتعطیل می کردی و تمام وجودت را وقف این کودکی که خدا به تو عنایت کرده می کردی ولحظه لحظه از وجود او شاد می شدی

و مینشستی وفقط نگاهش می کردی و به لجبازی هایش میخندیدی

وجیغ وداد وگریه هایش هم برایت لذت بخش می شد

براستی اگر اینگونه به بچه هایمان نگاه کنیم قدر این امانت الهی را خواهیم دانست و طور دیگری پدری و مادری خواهیم کرد

مکارم الاخلاق

https://eitaa.com/makarem110

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.