ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
خدا دختر را آفرید
لبخندی زد و در گوشش اینچنین زمزمه کرد:
حواست به حسادت ماه باشد!
مراقب باش نورت;
خورشید را نیازارد!!!
از کنار رود که رد شدی
کمی از پاکی ات به اوببخش!
به کوه که رسیدی
قدری غرور به قله هایش قرض بده!!!
و بدان
"زیبایی؛ نورانیت؛ پاکی و غرورت"
همه در گروه داشتن آن گنجی ست
که در کوله بارت نهان کردم....
اری ....
خدا؛ مشتی حیا بدرقه راهش کرده بود!
پ.ن:
دختری که حیا ندارد؛
حجابش؛
غرورش؛
زیبایی و پاکدامنی اش
یک نمره کم دارد!
خواهرم !
بکوش که از خدایت بیست بگیری!