بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

زنگ عبرت

زنگ عبرت

راننده‌ای که چراغ قرمز را رد کرده، نمی‌تواند مدعی باشد چون در مملکت، دزد و هرزه و عیاش و هیز و بدکاره هم هست، پس با او برخورد نشود!

اینجا، هم جا دارد گله‌مند از بعضی دولتمردان باشیم، هم از بعضی دوستان که با تشخیص غلط مسئله، به جای رفع شبهه، شبهه‌افکنی می‌کنند!

شگفتا! قوه‌ قضائیه با مفسد اقتصادی برخورد می‌کند، وزیر دولت، طوری جبهه می‌گیرد کأنه وکیل‌مدافع زالوصفتان است! آن‌وقت همین قوه، خدا نکند یک در هزار، دست روی فلان هرزگی بگذارد! همه جا را پر می‌کنند که تا وقتی دزد هست، چرا رقاصه؟! BBC هم می‌آید کمک‌شان! کمک کی؟! بعضا وزیر دولت! بعضا وکیل ملت! یعنی همان کسانی که از آنان توقع کار و خدمت می‌رود، نه خیانت و دشمن‌شادکنی!

آیا خجالت‌آور نیست که محصول کار و ماحصل کارنامه بعضی‌ها رشد فساد و اباحه‌گری باشد؟! بعد هم که گله‌ای می‌کنی، عینا همان موضع اپوزیسیون را تحویلت می‌دهند! در بسیاری از پرونده‌های اقتصادی که جرم طرف آشکار است، دستگاه قضا را می‌زنند و مجرم مربوط را تا حد کارآفرین هم بالا می‌برند!

در پرونده‌های اخلاقی و اجتماعی اما هروقت قوه قضا را مشغول رسیدگی می‌بینند، فی‌الفور دور برمی‌دارند که قر کمر را نبین و اختلاس را ببین! روی صندلی همین نظام، سخن دشمن را رله می‌کنند

واقعا در کدام نظام از نظام‌های موجود، این همه اجازه می‌دهند به مدیر و وزیر و وکیل که رسما و علنا همان را بازی کند که دشمن می‌خواهد؟!

آیا دولت جمهوری اسلامی، کرسی آزاداندیشی دانشگاه است که عوض خدمت، فقط داریم نظریه می‌بینیم؟! آن هم همان نظرات دشمن! پرسش اساسی این است: آیا در مقابله با فساد اخلاقی و ترویج بی‌بندوباری، میان نظام اسلامی و نظامات دیگر، احیانا قائل به هیچ فرقی هستید یا نه؟! و مرا باش که توهم زده‌ام توی وزیر مثلا، این چیزها را نمی‌دانی! و به خیال خودم دارم شبهاتت را رفع می‌کنم!

صدالبته جمهوری اسلامی در مواجهه با مسائل اخلاقی، همیشه سخن از اعتدال گفته و مکرر دیده‌ایم که افراط و تفریط در این زمینه، عمدتا راست کار حضرات چپ بوده؛ روزی دیوارکشی در کلاس درس دانشگاه اما امروز، شاباش هم می‌دهند با مواضع شاذشان به رقاصه‌های عریان مجازی!

مأموریت شما فراهم کردن زمینه کار و خدمت و پیشرفت و رفاه و ارتقای مادی و معنوی نسل جوان است یا کاسبی با غرایزشان؟! وظیفه شما فراهم کردن شرایط اشتغال و ازدواج برای جوان است یا هموار کردن بساط فساد و انحراف؟! آیا از تنبلی و بی‌مسئولیتی و ناکارآمدی به هرزگی پناه می‌برید؟! دولتمرد اگر این است، خدایا! پناه به تو می‌بریم!

وزیر مملکت عوض آنکه هوای عدل و عدلیه را داشته باشد، نگران جان و آبروی مفسدان است! بعد همین‌ها، وقت مقابله محکمه با مفسد اخلاقی، قوه را حواله می‌دهند به این جمله گوهربار که تا دزد هست، چرا رقاصه؟! تو که تا دیروز داشتی برای خوش‌رقصی دزدها هم شاباش می‌دادی! چندچندی با خودت؟! چندچندی با خون شهدا؟!

پوریا

خزرآنلاین

پایگاه خبری گیلان

khazaronline

Khazaronline.com

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.