بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

مدح حضرت معصومه

مدح حضرت معصومه

ساقۀ یاسی و از سلسله ساداتی

شافع منتظران، پشت در جنّاتی

سورۀ کوثر اگر شأن نزولش زهراست

شک ندارم که تو تفسیر همان آیاتی

ایستادی دم در بانوی زائر پرور

منتظر تا که بر آورده کنی حاجاتی

لب دریای  مصیبت زدگان، فانوسی

در شب تیرۀ حیرت زدگان، مشکاتی

ملک جَم از برکات تو به کف جام گرفت

شوره زار قم از الطاف تو شد میقاتی

دیر گاهی است جسارت نشود مِهر شما

زده بر ضدّ دلم دست به اقداماتی

دل من مثل همان کفتر چاهی شده که

آرزو داشته در صحن حرم ساعاتی

بپرد پر بزند دانه بچیند با عشق

یا طواف تو کند با حرکاتی ذاتی

بنده ات آمده و اذن دخولش غزلی است

بی ادب نیست، نیاموخته تشریفاتی

پیش از این گر نسروده ز شما بانو جان

تو ببخشای بر او، داشته معذوراتی

اشک نگذاشت که تا وصف جمال تو کنم

تو بگو از چه بگویم منِ احساساتی

شاعر:

عباس احمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.