بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

دل نوشته ای به امام مهربانم

http://uupload.ir/files/8o6g_%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87_%D8%A7%DB%8C.jpg

دل نوشته ای به امام مهربانم

ای روشنای زندگی ..

دلم تنگ است برای خواندن تابلوهای کیلومتری مشهد ..

برای گذشتن از پیچ و روبرو شدن با گلدسته ها و گنبدت ..

برای آن قدمهایی که هر لحظه آرامتر می‌شد

و قلبی که ضربانش به گوش میرسید ..

دلم هوای آن اذن دخول با هق هق را دارد ..

هوای آن نمازهای شکسته‌ای که میان غلغله جمعیت می‌خوانم

و بعد کفش به دست راهی داخل می‌شوم ..

دلم یک ذره شده برای اضطراب لحظه های نزدیک شدن

تا رسیدن به ضریح و برای ایستادن با گریه و

دست به سر گرفتن هایم وقت نگاه به ضریح ..

دلم حتی تنگ شده برای بوسیدن "درب ورودی"

و برای رواق به رواق پشت سر گذشتن و رسیدن به "پنجره فولاد"

سرت را درد نیاورم آقـــــا جـــــان ..

من دلم پر زده برای یک مشهد ..

آقا جان ... نمی‌خوانی‌ام ؟؟

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.