بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

هر روز تفسیر کوتاه آیه به آیه،

هر روز تفسیر کوتاه آیه به آیه،

از ابتدای قرآن

تفسیر_کوتاه

سوره_بقره

صفحه_۷

وَاتَّقُواْ یَوْماً لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئاً وَلاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ یُنصَرُونَ{۴۸}

و بترسید از روزی که هیچکس دیگری را به کار نیاید و هیچ شفاعتی از کسی پذیرفته نگردد و از کسی عوضی نستانند و کسی را یاری نکنند(۴۸)

در این آیه به برخى باورهاى غلط و امیدهاى نابجاى یهود، اشاره شده است.

آنان گمان می‌کردند که در روز قیامت اجدادشان، شفیع آنان خواهد شد. چنانکه بت‏ پرستان، بت‏ها را شفیع خود می‌پنداشتند.

برخى از آنان قربانى کردن را کفّاره‌ی گناهان دانسته و اگر پول نداشتند، یک جفت کبوتر را سر می‌بریدند.

گروهى از آنان به همراه مرده، طلا و زیورآلات دفن می‌‏کردند تا مرده به عنوان جریمه‌ی گناهانش بپردازد.

غافل از آنکه قیامت بر خلاف دنیاست، که برخى با پول و پارتى و یا حمایت گرفتن از قدرت‏ها، بر مشکلاتشان پیروز می‌شوند. 

در روز قیامت،

تمام سبب‏ها قطع

و نسبت‏ها محو

و زبان عذرخواهى بسته می‌شود

مال و فرزند کارآیى ندارند

و خویشاوندى نیز ثمرى ندارد

قدرت‏ها پوچ می‌شوند

و شفاعت بدون اذن خداوند پذیرفته نمی‌شود و فدیه پذیرفته نمی‌شود.

بحثى درباره شفاعت

شفاعت از کلمه «شفع» به معناى جفت است، یعنى افرادى که مایه‌ای از ایمان و تقوى و عمل داشته و در آن روز کمبودى دارند،

لطفى به آن مایه‏ ها اضافه می‌شود و در اثر جفت و همراه شدن با لطف اولیاى الهى، از قهر خداوند نجات می‌یابند.

بنابراین شفاعت، تنها شامل کسانى می‌شود که تلاشگرند، ولى در راه مانده‏ اند و نیاز به قدرتى دارند که در کنار آنان باشد. 

حدود سى آیه از قرآن مربوط به شفاعت است که به چند دسته تقسیم می‌شوند:

آیاتى که شفاعت را نفى می‌کنند، مانند:

«یومٌ لا بیعٌ فیه ولا خلّةٌ ولا شفاعةٌ»

روزى که معامله و دوستى و شفاعت در آن نیست.

آیاتى که شفاعت را مخصوص خداوند می‌دانند، مانند:

«مالکم من دونه من ولّى ولا شفیع»

غیر از او هیچ یاور و شفاعت کننده ‏اى نیست.

آیاتى که از شفاعت دیگران با اذن خداوند یاد می‌‏کنند، مانند:

«من ذا الذّى یشفع عنده الاّ باذنه»

چه کسى در نزد او (خداوند) شفاعت می‌کند مگر به اذنش؟

آیاتى که شرایط شفاعت شوندگان را بیان می‌کنند، مانند:

الف: شفاعت براى کسى است که مورد رضایت خدا باشد.

ب: براى ظالمان، دوستدار و شفیعى نیست.

ج: فرشتگان براى کسانى که ایمان آورده‏ اند، دعا و استغفار می‌‏کنند.

با توجّه به آیات فوق، معلوم می‌شود که شفاعت بى ‏قید و شرط نیست

و شفاعت به اجازه و اذن خداست و شفاعت شونده، باید واجد شرایطى باشد و اگر کسى شرایط شفاعت را دارا نباشد،

هر چند همسر پیامبر خدا باشد، مورد شفاعت قرار نمی‌گیرد.

چنانکه همسر نوح و لوط علیهم السلام به علّت فسق، مشمول شفاعت نشدند.

بنابراین شفاعتى سازنده است که انسان را با اولیاى خدا پیوند دهد و مانع یأس او شود.

ولى اگر ایمان به شفاعت سبب جرأت بر گناه گردد، همان گونه که مسیحیان عقیده دارند که عیسى فدا شد تا گناهان ما بخشیده شود، هرگز قابل قبول نیست. 

تفسیر نور

نسیم وحی

 nasimevahy

اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.