بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

وحی است در غدیر که جریان گرفته است

وحی است در غدیر که جریان گرفته است

یاسین بدست، سوره ی انسان گرفته است

درسایه اش به کوری چشم حسودها

اوضاع دینمان سرو سامان گرفته است

با بارش محبت او خیسمان کنید

حالا که دشت، وسعت باران گرفته است

اسطوره ی عرب ، پدر خاک، لافتی

الاعلی که قبضه ی میدان گرفته است

با هیبتی که داشت دم ذوالفقار او

راه نفس کشیدن شیطان گرفته است

درصحنه ی جدال نفسگیر خیبرش

دروازه از هراس گریبان گرفته است

ازهر فراز دفتر نهج البلاغه اش

صد علم و نکته حضرت لقمان گرفته است

یافارس_الحجاز

غدیری_ام

عالیه رجبی

طنزیم

tanzym_ir

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.