بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

شبیه دیکتاتورها....

شبیه دیکتاتورها....

سعید درخشان

کلمه گونی از کجا وارد ادبیات تهدیدآمیز برخی عناصر امنیتی و یا سیاسی کشور ما شده است؟

در دوران کودکی واژه گونی برایم بسیار هولناک و وحشت انگیز بود...

خانواده مادرم از مبارزین انقلابی بودند که بارها در چنگ ساواک و دیگر ستون های امنیتی رژیم پهلوی گرفتار شدند و شکنجه های و سختی های فراوان دیدند...

مادرم تعریف میکرد که یک سالی قبل از پیروزی انقلاب ، برادر بزرگترش را ساواک دستگیر میکند و به نقطه نامعلومی میبرند. پدر بزرگم که بزرگ خاندان بود به همراه مردانی مسلح از عشایر غیور جنوب، ژاندارمری شهر را به محاصره در می آورند تا سرنوشت فرزندش را مشخص کنند . فرمانده ژاندارمری آدرس بازداشتگاه ساواک را در شهر گچساران میدهد...

مردان غیور ایل اسبهای خود را به سمت گچساران به تاخت در می آورند . به محل میرسند . ساواک تعدادی از مبارزین انقلابی را دست و پا بسته در گونی هایی قرار داده بود و گودالی حفر کرده بودند که همه را زنده به گور کنند...

آنجا عشایر غیور لر ، مبارزین انقلابی را نجات میدهند... اما بودند چه بسیاری از مبارزین انقلابی که به این شیوه وحشیانه و غیر انسانی توسط مزدوران رژیم پهلوی در گونی هایی بسته بندی شده زنده به گور شدند

تهدید به گونی کردن افراد نهایت تلاش دستگاه های امنیتی رژیم دیکتاتور پهلوی برای ترساندن مبارزین انقلابی بود

امروز که ادبیات آن روحانی نما را در تهدید یکی از مردم عادی بخاطر انتقاد از علی مطهری دیدم بی درنگ یاد این خاطرات تلخ و تکان دهنده افتادم ....

امثال علی مطهری و حامیانشان امروزه در برخورد با منتقدان همان ادبیات دیکتاتورها را بکار میبرند....

دکتر محمدرضا احمدی

hastimbaronahdikebastim

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.