ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
آوردندی احمدینژاد و روحانی در طول پرواز به طور اتفاقی کنار یکدیگر نشسته بودندی، ولی حرف نمیزدندی. پس از چند دقیقه حناب روحانی سکوت را شکستندی و گفتندی: «نظر شماچه بودندی که یک عدد تراول 50 هزار تومانی از پنجره هواپیما به بیرون پرتاب کردندی تا یک نفر روی زمین آن را پیدا کردندی و خوشحال شدندی؟!» احمدینژاد لبخندی زدندی و گفتندی: «نظر شما چه بودندی که 50 تا اسکناس هزار تومانی پایین انداختندی تا 50 نفر یافتندی و خوشحال شدندی؟» در همین هنگام خلبان در بلندگوی هواپیما گفتندی: «اگه به این بحث مسخره ادامه دادندی، هر دو نفر شما را پایین انداختندی تا 80 میلیون نفر خوشحال شدندی.»!!