تقیه به معنای جهاد پنهانی برای رسیدن به مقصود است
تقیه بهمعنای کار نکردن نیست بلکه بهمعنای کارکردن، منتها کار موفّقیتآمیز کردن است. تقیه بهمعنای بهطرف مقصد راه پیمودن است، منتها در صورتی که کوه وجود داشته باشد از داخل کانال رفتن یا از راه انحرافی رفتن است.
در روایتی امام(علیهالسلام) میگوید «وَ الْمُؤْمِنُ مُجَاهِدٌ»؛ «مؤمن آن کسی است که مجاهد باشد.»؛ «لِأَنَّهُ یُجَاهِدُ أَعْدَاءَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ بِالتَّقِیَّةِ وَ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ بِالسَّیْفِ.». مؤمن درهرحالی جهاد میکند، هرگز جهاد را ترک نمیکند، نهایت اگر دولت حق بر سر کار بود، اگر امیرالمؤمنین علی(علیهالسّلام) بر سر کار بود، جهاد میکند، در کنار امام میرود به جنگ و با دشمنان حق و دشمنان علی (علیهالسّلام) جهاد میکند، اگر دولت حقّی بر سر کار نبود، همین جهاد را میکند امّا با تقیه، یعنی پنهان.
پس در معنای تقیه معنای جهاد گنجانده شده و من تعجّب میکنم چگونه کسانی تصوّر میکنند که روایت تقیه ضدّ روایت جهاد است یا ضدّ روایت عمل ائمّه (علیهمالسّلام) است.
تقیه استثنائی نیست، تقیه را اگر ترک عمل دانستیم استثنائی است، اما تقیه که ترک عمل نیست، تقیه عمل است، منتها به شکل دیگر.
کتاب همرزمان_حسین(علیهالسلام)؛ ص۳۵۸-۳۶۰ | سخنرانیهای آیتالله خامنهای در محرم الحرام ۱۳۵۱ در هیات انصارالحسین تهران
Khamenei_ir
آنچه عضلات از سلامتی شما میگویند
بدن انسان بیش از 600 عضله دارد که حدود 40 درصد از وزن بدن را تشکیل میدهند.
وضعیت سلامت عضلات شما میتواند جنبههایی از سلامتتان را افشا کند.
بنابراین مهم است که وضعیت آنها را بررسی کنید.
اگر دچار گرفتگی عضلات هستید این مطلب بخوانید
go.gl/YjSiup
Tebyanonline
شهیدی که زیر آفتاب مانده بود
رهبرانقلاب: در یکی از همین روزهایی که ما در خطوط جبهه حرکت میکردیم، یک نقطهای بود که قبلا دشمن متصرف شده بود، بعد نیروهای ما رفته بودند آنجا را مجددا تصرف کرده بودند، بنده داشتم از این خطوط بازدید میکردم و به یگانها و به سنگرها و به این بچههای عزیز رزمندهمان سر میزدم، یک وقت دیدم یکی دو تا از برادران همراه من خیلی ناراحت، شتابان، عرقریزان، آشفته، آمدند پیش من و من را جدا کردند از کسانی که داشتند به من گزارش میدادند که یک جملهای بگویم، دیدم که اینها ناراحتند گفتم چیه؟ گفتند که بله ما داشتیم توی این منطقه میگشتیم، یک وقت چشممان افتاده به جسد یک شهیدی که چند روز است این شهید بدنش در زیر آفتاب اینجا باقی مانده.
من به شدت منقلب شدم و ناراحت شدم و به آن برادرانی که مسؤول بودند در آن خط و در آن منطقه، گفتم سریعا این مسأله را دنبال کنید، جسد این شهید را بیاورید و جسد شهدای دیگر را هم که در این منطقه ممکن است باشند جمع کنید.
اما در همان حال در دلم گفتم قربان جسد پاره پارهات یا اباعبدالله، اینجا انسان میفهمد که به زینب کبری چقدر سخت گذشت، آن وقتی که خودش را روی نعش عریان برادرش انداخت، و با آن صدای حزین، با آن آهنگ بیاختیار، کلمات را در فضا پراکند و در تاریخ گذاشت فریاد زد «بأبی المظلوم حتی قضی، بأبی العطشان حتی مضی» پدرم قربان آن کسی که تا آن لحظهی آخر تشنه ماند و تشنهلب جان داد. ۶۷/۶/۴
Khamenei_ir
هوای امروز مشهد؛ جمعه ۳۰ شهریور:
قسمتی ابری
حداکثر دما: ۲۶+
حداقل دما: ۱۲+
شاخص کیفی هوا: ۵۰ / سالم
هواشناسی
ShahraraNews
یا این دل شکسته ی ما را صبور کن
یا لااقل بخاطر زینب(س) ظهور کن
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام. صبحتون مهدوی، روزتون پر روزی
تقویم روز
جمعه
۳۰ شهریورماه سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی
۱۱ محرم سال ۱۴۴۰ هجری قمری
۲۱ سپتامبر سال ۲۰۱۸ میلادی
ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «اللهم صل علی محمد و آل محمد»
مناسبتها:
آغاز حرکت اسرا و اهلبیت "امام حسین" علیهالسلام به شام (61 ق)
تهاجم چرخبالهای آمریکایی به کشتی خدماتی "ایران اجر" در خلیجفارس (1366 ش)
اعلام ممنوعیت حجاب اسلامی در مدارس فرانسه (1373 ش)
زادروز فریدون مشیری، شاعر مشهور معاصر (1305 ش)
دو وزارت خانه جدید بنام «وزارت بهداری» و «وزارت کشاورزی» تشکیل شد و لایحه آن تسلیم مجلس گردید. (1320 ش)
درگذشت محدث شهیر "ابوعیسی ترمذی" (279 ق)
روز جهانی صلح
امضای قرارداد صلح بلگراد میان اتریش و امپراتوری عثمانی (1739 م)
اشغال شهر "مَدْرَس" هند توسط نیروهای استعماری فرانسه (1746 م)
روز ملی و استقلال "ارمنستان" از اتحاد جماهیر شوروی سابق (1991 م)
آغاز زمامداری تحمیلی "امین جُمیل" بر لبنان (1982 م)
روز ملی و استقلال "مالْت" از استعمار انگلستان (1964 م)
روز ملی و استقلال "بلیز" از استعمار انگلستان (1981 م)
زادروز قوام نکرومه؛ مبارز نامی و پایهگذار استقلال غنا (1909 م)
(روز عاشورا چگونه گذشت؟) قسمت دوم
حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
حدود ساعت ۱۴
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
حدود ساعت ۱۵
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
16:06 اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد ...
حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب است .
سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش ا سب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
۱۸:۴۹ اذان مغرب
داستان روز غم انگیز عاشورا اینطور تمام میشود که درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشته ام!»
التماس دعا رضا زرگر