بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

خری به درختی بسته بودشیطان خر را باز کرد.

خری به درختی بسته بودشیطان خر را باز کرد.

خر وارد مزرعه همسایه شد و تر و خشک را با هم خورد.

زن همسایه وقتی خر را در حال خوردن سبزیجات دید ؛تفنگ را برداشت و یک گلوله خرج خر نمود و کشتش.

صاحب خر وقتی صحنه را دید؛ عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت.

صاحب مزرعه وقتی با جسد خونین همسرش روبرو شد

صاحب خر را از پای دراورد!

به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!

گفت من فقط یک خر را رها کردم!

نتیجه:هرگاه میخواهی یک شهر را خراب کنی خران را ازاد کن!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.