بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

رئیس جمهور میگفت؛

رئیس جمهور میگفت؛

یک شب همسرم به من تلفن کرد و پرسید معلوم هست تو کجایی؟

من هم بهش گفتم در یک جلسه با وزیران هستم

زنم گفت خوشا به غیرتت. تو جلسه‌ای واصلا فکر نمیکنی که من تنها هستم و ممکنه دزدی کسی تو خونه مزاحمم بشه؟

گفتم بگیر راحت بخواب دزدها همه اینجا پیش من نشسته اند.

IN

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.