بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بایزید بسطامی می گوید:

بایزید بسطامی می گوید:

هیچکس بر من غلبه نکرد،

مگر مانندِ جوانی از اهل بلخ

که به قصد حج بر ما وارد شد و گفت:

«یا بایزید! حد زهد در نزد شما چیست؟»

گفتم: «اینکه چون بیابیم بخوریم

و چون نیابیم صبر کنیم.»

جوان گفت:

«پیش ما سگان بلخ نیز چنین اند.»

گفتم:

«پس حد زهد پیش شما چیست؟»

گفتا:

«اینکه چون نیابیم شکر کنیم و چون

بیابیم ایثار کنیم و بر دیگران ببخشیم.»

"عطار نیشابوری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.