بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

به_خداوند_اعتماد_کنیم.

راننده ماشینی در دل شب راه رو گم کرد و بعد از مدتی ناگهان ماشینش خاموش شد.

همون جا شروع کرد به شکایت از خدا، که خدایا پس داری اون بالا چیکار می کنی؟ چون خسته بود خوابش برد.

و وقتی صبح از خواب بیدار شد، از شکایت دیشبش خیلی شرمنده شد.

چون ماشینش دقیقا نزدیک به پرتگاه خطرناک خاموش شده بود.

به_خداوند_اعتماد_کنیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.