ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شیخی به طوطی اش "لا اله الا الله" آموخته بود!
طوطی شب و روز "لا اله الا الله" می گفت!
روزی طوطی به دست گربه کشته شد!
شیخ به شدت می گریست!
علت بی تابی را از او پرسیدند پاسخ داد:
وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آن قدر فریاد زد تا مرد!
"لا اله الا الله" را فراموش کرد!
زیرا او عمری با زبان گفت و دلش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود!
سپس شیخ گفت: می ترسم من هم مثل این طوطی باشم، تمام عمر با زبان "لا اله الا الله" بگویم، و هنگام مرگ فراموش کنم!