بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع شـود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود

هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع شـود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود

امام حسین علیه السلام

أیما اثْنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة

من برای عبرت و پند دیگران شهید می‌شوم .

امام حسین علیه السلام

اگر کسى در این گوش من (اشاره کرد به گوش راست) ناسزا گوید و در گوش ‍ دیگرم عذر خواهى کند، پوزش او را از او قبول مى کنم.

امام حسین علیه السلام

لو شتمنى رجل فى هذه الاذن (و اومى الى الیمنى) و اعتذر لى فى الاخرى، لقبلت ذلک منه.

من آن نیستم که از مرگ بترسم، هر مرگى در راه رسیدن به عزت و احیاى حق چه آسان است... آیا از مرگم بیم مى دهى؟ هیهات که نشانت نگرفت و پندارت ناکام ماند، من از مرگ نمى هراسم، روحم برتر و همتم والاتر از آن است که از بیم مرگ زیر بار ستم بروم، آیا شما به بیشتر از کشتن من توان دارید؟

امام حسین علیه السلام

لیس شأنى شأن من یخاف الموت، ما اهون الموت على سبیل نیل العز و احیأ الحق... افبالموت تخوفنى، هیهات طاش سهمک و خاب ظنک، لست اخاف الموت، ان نفسى لأکبر من ذلک و همتى لأعلى من أن أحمل الضیم خوفا من الموت و هل تقدرون على اکثر من قتلى؟

ای فرزند آدم، بیاد آور آن لحظاتی را که پدران و فرزندان ـ و دوستان ـ تو چگونه در چنگال مرگ قرار گرفتند، آن ها در چه وضعیّت و موقعیّتی بودند و سرانجام به کجا منتهی شدند و کجا رفتند. و بیندیش که تو نیز همانند آن ها به ایشان خواهی پیوست ـ پس مواظب اعمال و رفتار خود باش ـ.

امام حسین علیه السلام

یَا ابْنَ آدَمَ! أُذْکُرْ مَصارِعَ آبائِکَ وَ أبْنائِکَ، کَیْفَ کانُوا، وَ حَیْثُ حَلّوُا، وَ کَأَنَّکَ عَنْ قَلیل قَدْ حَلَلْتَ مَحَلَّهُمْ ؛

برای هر غم و دردی درمان و دوائی است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند می باشد.

امام حسین علیه السلام

لِکُلِّ داء دَواءٌ، وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الإسْتِغْفارِ ؛

دو چیز مردم را هلاک و بیچاره گردانده است: یکی ترس از این که مبادا در آینده فقیر و نیازمند دیگران گردند. و دیگری فخر کردن ـ در مسائل مختلف ـ و مباهات بر دیگران است.

امام حسین علیه السلام

أَهْلَکَ النّاسَ إثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ، وَ طَلَبُ الْفَخْرِ ؛

ای فرزند آدم، بیاد آور لحظات مرگ و خواب گاه خود را در قبر، همچنین بیاد آور که در پیشگاه خداوند قرار خواهی گرفت و اعضاء و جوارحت بر علیه تو شهادت خواهند داد، در آن روزی که قدم ها لرزان و لغزان می باشد.

امام حسین علیه السلام

یَا ابْنَ آدَم! اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ وَ مَضْجَعَکَ بَیْنَ یَدَی اللهِ، تَشْهَدُ جَوارِحُکَ عَلَیْکَ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الْأقْدام؛

[شیخ ابراهیمی]

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.