بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

تلاش کردم به حرفهای باغگلی بخندم نشد، نشستم و گریستم

تلاش کردم به حرفهای باغگلی بخندم نشد، نشستم و گریستم

عباس فرجی

این روزها ویدیوهای آقای باغگلی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش دست به دست می‌شود و کمتر کسی است که لغزش های کلامی ایشان را گوش کند و خنده اش نگیرد اما من هرچه تلاش کردم بخندم نشد.

نمی‌دانم چرا شاید با خود گفتم مگر لغزش های کلامی خنده دار است؟خوب برای هر کسی پیش می‌آید در محفلی بزرگ لغزش کلامی داشته باشد .

باغگلی می‌خواسته بگوید بخش قابل توجهی از اولیا خانم هستند گفته ««بخش قابل توجهی از مادران خانم هستند»»مگر برای من و تو پیش نمیاد از این لغزش‌های کلامی داشته باشیم که یک خنده دسته جمعی در کلاس درس با دانش آموزان را فراهم کند؟

لذا درک می کنم هر کسی  به این ویدیو ها واکنش نشان دهد و بخندد ولی من نشستم و گریستم بحال خودم و جامعه ی معلمان که هر تبعیض و دردی را به طنز تبدیل کردیم و خندیدیم ضعف وزیر پیشنهادی را سوژه کردیم و خندیدیم ،اما نپرسیدیم دقیقا به چه چیزی می خندیم؟به سهم خودمان از جمعیت یک میلیونی که وزیر با این قواره ی کلامی و علمی و تجربی برود در مقابل مجلس و موجبات خنده عام و خاص را فراهم کند؟

میپرسم کجای کار را اشتباه کرده ایم که از رجایی به باغ گلی رسیده ایم  رجایی آن سخنرانی شجاعانه را در سازمان ملل داشت و باغلگی این سخنرانی خنده دار؟

باغگلی محصول همین آموزش و پرورش است محصول خنده های من ،منه معلم که مدیری که هیچ شناخت و تجربه کافی از جغرافیای آموزش و پرورش ندارد به خودش اجازه داده برود به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش در مجلس سخن بگوید یحتمل با خودش می‌گوید معلمان می خندند و خنده بر هر دردی دوا است مگر به بطحایی و فانی حاج میرزایی نخندیدند؟ فوقش به من هم می خندند و خلاص معلمان به خنده بیشتر نیاز دارند تا یک مدیر رجایی وار که درد کشیده ی آموزش و پرورش است از دل دانشسرا عالی بیرون آمده باشد و تمام زندگیش معلمی باشد.

گریه دارد فردی که قرار است مدیریت جمعیت چند میلیونی دانش آموزان و معلمان را به عهده بگیرد حتی از یک گفت و گوی ساده با مخاطبان خود بر نمی‌آید اما درد این است که او نه برنامه دارد و نه می شناسد در کدام زمین قرار است مدیریت کند.

در این چند روز باغلگی مرتب به جای برنامه‌ به خودش این اجازه داد که به مخاطبان میلیونی معلمان توهین کند و بگوید از یک شبکه خاص تغذیه می کنند،تصور اینکه این عبارات دوبار تکرار شده و تصادفاً یکی از نمایندگان موافق نیز آن را پررنگ کرده برای من خنده دار نیست .

به من به عنوان یک معلم توهین شده چرا باید بخندم؟!

به منه معلم که می بینم وزیر پیشنهادی مرا محکوم می کند که عقل شعور ندارم و هر چه یک رسانه خاص می گوید تکرار می کنم توهین شده چرا باید بخندم؟

از نمایندگان میخواهم با غگلی را کنار بکشند بگویند فارغ از  عدم رای اعتماد حق ندارد به معلمان توهین کند حق ندارد بدون هیچ برنامه پا به مجلس بگذارد حق ندارد تا حد نصاب نمرات لازم برای وزارت را کسب نکرده وقت مجلس و مردم را بگیرد و جامعه فرهنگی را این چنین در معرض خنده عام و خاص و بیگانه قرار دهد.

ما به مدیری بابرنامه نیاز داریم که تا آموزش و پرورش را از افت کیفیت آموزشی افت سوء مدیریت افت منزلت اجتماعی معلمان که سوژه خنده همه کرده خارج کند،نه بطحایی میخواهیم نه فانی و حاجی میرزایی و نه باغگلی.

از نمایندگان می خواهیم به باغگلی بگویند خوب هستی اما نه برای وزارت.

برو از مدارس جنوب شهر مشهد شروع کن از تایباد،از همان خاش که فکر می کنی آخر ایران است آنجا را آباد کن انگار آموزش و پرورش را آباد کردی.

بعد بیا من برایت فرش قرمز پهن خواهم کرد./حرف حساب

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.