بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

طالبان (تطهیر یا تغییر)

طالبان (تطهیر یا تغییر)

روزنامه اعتماد درمطلبی با عنوان «طالبان (تطهیر یا تغییر)» به قلم علی صدیق این گونه آورده است:

هفدهم مرداد ۱۳۷۷ ساعت به وقت تهران مزارشریف سقوط کرد، طالبان داخل سفارت هستن، وظیفه من چیه. ….

این آخرین پیام خبرنگار شهید محمود صارمی از داخل کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف بوده و طالبان بعد از این اقدام جنایت‌وار و غارت کنسولگری و قتل‌عام وحشیانه دیپلمات‌ها که همانا فرزندان این خاک مقدس بودند را مظلومانه و غریبانه در باغ‌های اطراف سفارت مدفون و بعد از ۳۳ روز دروغگویی و اختفای موضوع، ناچار به اعتراف این عمل حیوان‌صفتانه شدند و ملتی و مادران و خواهران و فرزندانی، همچنان منتظر انتقام را داغدار نمودند. گذشته از اقدامات دیپلماتیک آن زمان که به این نگارش مربوط نمی‌شود پس از بیست سال مجددا همان تفکر و آموزه‌های تندروانه که در شیار غارها و دره‌های هندوکش و بعضا در مدارسی خاص در کشورهای همسایه افغانستان و با حمایت‌های مالی و نظامی بی‌نام و نشان از بعضی کشورها، آموزش دیده و به نوعی اشاعه‌کننده تحجر افسارگسیخته و ضدانسانی و به نوعی عامدانه قصد تخریب چهره الهی و انسانی و پر مهر دین مبین اسلام را دارد، به کشوری همیشه بیمار و رنجور از جنگ زدی و جنگ سالاری مستولی گردیده. هر اسمی که به این متوحشین اطلاق شود را نمی‌توان تطهیر کرد، چون اقدامات به ظاهر فریبنده و جهان‌پسندانه این قوم صرفا برای نشان دادن به اصطلاح تغییر در تفکرات و رفتارهای‌شان است، اما حقیقت پشت پرده، هرگونه اقدامات این گروه برگرفته از دستورات اربابان و جنگ سالاران فرمان‌دهنده آنان است . موضوع خطرناکی که اکثر کارشناسان به آن اذعان و متفق‌القول هستند این است که جنگ‌های نیابتی از قاره آفریقا و جنوب شرق آسیا، به سمت غرب آسیا منتقل شده و ظهور القاعده و طالبان و داعش و حضور اشغالگران خارجی در منطقه گواه این موضوع است . حیات مجدد جسد‌های متعفن مزدور از جمله طالبان و داعش در کنار مرزهای کشورمان زنگ خطری است که باید حتما مورد توجه نظام قرار بگیرد، آنچه مورد تایید همگان است این است که هیچ یک از گروه‌های تندروی مزدور توانایی هدایت و کنترل و ساماندهی یک کشور را ندارند و بعضا پس از به قدرت رسیدن در صورت راه‌اندازی یک جنگ بتوانند مدتی در راس قدرت بمانند چون غیر از استفاده از سلاح راه و روشی در قاموس آنان برای همراهی با یک جامعه وجود ندارد. ساده‌اندیشی است که اگر بگوییم طالبان از قائده مستثنی است چرا؟ چون طالبان از ابتدا برای مزدور شدن ساخته و پرورش داده شده است و هیچ‌گاه راه و رسم مردم‌داری و کشورداری و ارتباط با دنیای خارج را نیاموخته است. یکی دیگر از زوایای پنهان طالبان، دشمنی و قصد نابودی زبان پارسی است. همه می‌دانیم که دشمنی طالبان با تاریخ به خصوص تاریخ ایرانشهر و زبان پارسی در دوره اول خلافت طالبان چگونه بود و در این اقدام، مجددا زبان رسمی کشور افغانستان را از پارسی به پشتون تغییر داد و پرواضح است که این تغییر با دستور اربابان‌شان برای ترویج و توسعه فرهنگی جز فرهنگ و تمدن پارسی در آن مناطق است./شفقنا

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.