بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

ناچارفرانسه

ناچارفرانسه

زنی از بین جمعیت بیرون کشیده می‌شود، چند باتوم به صورتش می‌زنند و زمین می‌خورد، کمی آنطرف‌تر موی یک زن را گرفته‌اند و بدنش را روی زمین می‌کشند، جایی دیگر یک زن مورد آزار یک نیروی پلیس قرار گرفته است.

اینجا فرانسه است، نهایت آزادی؛ جایی که زنان اجازه برهنه شدن در امکان عمومی را دارند ولی حق ندارید با صدای بلند اعتراض کنند.

اینجا فرانسه است، مهد دمکراسی ولی اعتراضات به شدید‌ترین حالت ممکن سرکوب می‌شود. زنان و مردان اینجا تنها به تغییر قوانین بازنشستگی اعتراض دارند، نه بانک آتش می‌زنند و نه به پاسگاه و فرمانداری یورش می‌برند ولی پاسخ‌شان خشم، سرکوب و تحقیر است. 

اینجا فرانسه است، سرزمین مدعیان فمینیسم. زن زندگی آزادیِ غربی در خیابان‌های اینجا به نمایش گذاشته شده است؛ زنان زیر دست و پای نیرو‌های ضدشورش پلیس دست و پا می‌زنند. زنان اینجا در انتخاب پوشش آزادند ولی نه آنقدر آزاد که بتونن حجاب داشته باشند.

اینجا فرانسه است، کشور تناقض‌ها؛ شعار مبارزه با تروریسم روی سردر هر اداره دولتی‌ نصب است ولی سال‌ها از تروریست‌های منافقین خلق که خون ۱۷ هزار بی‌گناه را در ایران ریختند حمایت می‌کنند.

اینجا فرانسه است، جایی که رئیس جمهورش با مصی علی‌نژاد یکی از سرلیدر‌های آشوب‌گر در ایران دیدار میکند ولی زمانی برای شنیدن صدای اعتراض زنان کشور خودش  ندارد.

اینجا فرانسه است، کشور آزادی مذاهب و روشنگری اما به دین و مذهب حدود ۲ میلیارد انسان روی کره زمین توهین می‌شود، اینجا سرزمین ناپلئون است، کشور تضاد‌ها جایی که آچار فرانسه‌اش هم توسط یک مهندس انگلیسی اختراع شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.