بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

نزدیک

دوباره نم نم باران و خاطراتی دور
عبور و برگ و خیابان و خاطراتی دور

و من که می‌گذرم... تا کجا؟!... نمی‌دانم!
در امتداد درختان و خاطراتی دور

قسم به ابر سیاهی که می‌چکد از من
به بغض‌های فراوان و خاطراتی دور

دلم گرفته‌تر از آسمان پاییز است
ز کوچه‌های چراغان و خاطراتی دور

و دور می‌شوم از حجله‌ای که می‌خندد
صدای گریه و قرآن و خاطراتی دور 

یاد من باشد

یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم

یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشدباز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب
من به خود باز بگویم این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت......ـ

کیوان شاهبداغ خان

بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک

بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک

روز اول شهریورماه ، به پاس بزرگداشت ابوعلی سینا ستاره پرفروغ عرصه طب در ایران ،

روز پزشک نامیده شده است.

در دنیای امروز کمتر ملتی است که به مفاخر گذشته خود توجه نکند زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملت ها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته

 فلسفی، علمی، فرهنگی، ادبی، سیاسی،اجتماعی و ملی آن هاست که این گذشتگان با وجود گذشت

 روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل برای اینده گان خود به میراث گذ اشته‏اند

که باید آن را گرامی و عزیز داشت و بارور ساخت شیخ الرئیس نواسه علی سینا، ‌معروف به ابن سینا .

به قولی در ماه صفر سال 370 هجری قمری(مطا بق 980 میلادی ) از پدر بلخی ایی بنام عبدالله

از سبب وزیر مالیه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مرکز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود

و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورمیثن(قریه ای میان بلخ و بخارا)طفلی چشم به جهان گشود .

که نامش را حسین گذاشتند

سینا کو شش زیاد کرد تا نظریات فلسفی خود را با عقاید عامه مسلمانان توافق دهد

سینا همه قضایا را تنها به روش عقلی و کاملا مستقل از قران مورد بحث قرار میداد

از این سبب بود که تا قرن ها از طرف خلافت ها و هیت های حاکم ارتجاعی اورا مظهر کفر و الحاد میدانستند

وسوزاندن کتابهایش از سیاستهای متداول طی چند قرن در کشور های اسلامی منطقه بود

 زمانیکه اورا کافر و ملحد خواندند او گفت:

"کفری چو منی گزاف و آسان نبود

محکم تر از ایمان من ایمان نبود

در دهر چو من یکی و آن هم کافر

پس در همه دهر یک مسلمان نبود"

بوعلی سینا در سال 428 هجری قمری ، زمانی که تنها 58 سال داشت ،‌

در حالی رخت از جهان بربست که با ادای دین خود به دانش بشری ،

نامی به صلابت تمدن خراسانی از خود به جای گذاشت

اما دریغ ودرد که امروز این صلابت تمدن خراسانی دارد

که آهسته آهسته به باد فراموشی سپرده شود.

نام ویادش گرامی باد


تا حالا دقت کردین

تنها زمانی مشتری ها با لبخند وارد مغازه میشوند

که میخوان جنسی رو تعویض کنن یا پس بدن !
تا حالا دقت کردین پدر مادر تا میخوان شما را صدا بزنن

اول اسم داداش یا خواهرتون را میگن؟
تا حالا دقت کردین تو جاده های ایران

وقتی قسمت انگلیسی تابلو اسم یک شهر رو می خونین

بهتر متوجه میشین تا فارسیش رو … !!!!
تا حالا دقت کردین اگه تو مترو الکی شروع به دویدن بکنید
ملت هم همینطوری دنبالتون میدوند…..!