بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

(زنگ سلامت) انواع چربی‌ها با تأثیر منفی و مثبت بر سلامت

http://uupload.ir/files/zh3t_%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B9_%DA%86%D8%B1%D8%A8%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7.jpg

انواع چربی‌ها با تأثیر منفی و مثبت بر سلامت

چربی‌های چند غیراشباع و تک غیراشباع: چربی‌های سالم

منابع: ماهی، غلات، بادام، بادام زمینی، گردو، فندق، آووکادو، شیر سویا، توفو، کره بادام زمینی، زیتون و ...

چربی‌های اشباع: چربی‌های ناسالم

منابع: گوشت، شیرینی‌ها، محصولات لبنی، کره، پنیر، لبنیات پرچرب و تقریباً در هر محصول غذایی تجاری و بسته بندی

چربی‌های ترانس: زیانبارترین چربی

منابع: شکلات، غذاهای سرخ شده، چیپس، دونات و ...

بیشتر بخوانید:

https://article.tebyan.net/388554

 

احتمال بارش برف در مشهد

احتمال بارش برف در مشهد

طی روزهای جمعه ۱۰ آذر (از ساعات ظهر به بعد) و شنبه ۱۱  آذر ۹۶ در ارتفاعات و مناطق کوهستانی و سردسیر نواحی شمالی استان خراسان رضوی  و همچنین خراسان شمالی شاهد رگبار، برف به همراه وزش باد و کاهش محسوس دما خواهیم بود.

طی این مدت و خصوصا در روز شنبه شانس بارش برف در مشهد ۳۰ درصد می‌باشد./شهرآرا

Razavieduu

می‌گویند از وحدت چه خیری دیده‌اید؟

http://uupload.ir/files/vwu_%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%AF.jpg

می‌گویند از وحدت چه خیری دیده‌اید؟

می‌گویم: نتیجه وحدت شخص سنی است که شیعه شد و با آموزه‌های امام و خلف صالحش چند میلیون را شیعه کرد و 6 فرزندش شهید شدند

آری؛ شیخ ابراهیم زکزاکی

TebyanOnline

 

به من بگویید تا کی؟

به من بگویید تا کی؟

روایتی از حاشیه‌های سفر رهبر انقلاب به منطقه زلزله‌زده‌ی سرپل ذهاب منتشر شد.

سر سفره غذا، یک نفر داشت می‌گفت: آواربرداری و تخلیه‌ی نخاله‌ها مشکل است؛ به این زودی‌ها تمام نمی‌شود ولی به اندازه‌ای که در هر خانه یک کانکس بگذاریم انجام می‌دهیم.

آقا قاشقشان را پایین گذاشتند و گفتند: به من بگویید همین مقدار آواربرداری به اندازه‌ی کانکس و استقرار کانکس تا کی انجام میشه؟

کسی جواب نداد. یک نفر گفت: قرارداد ساخت کانکس‌ها با کارخانه بسته شده. آقا پرسید: کدام کارخانه؟ جواب دادند: کارخانه‌های مختلف.

سردار جعفری گفت: من دو هزار کانکس آماده دارم، می‌گویم بیاورند. یک نفر گفت: هرکدام از آن کانکس‌ها یک کفی تریلی می‌خواهد؛ آوردن دو هزار تا خیلی طول می‌کشد اما ۵ تا کانکس پیش‌ساخته با یک تریلی ۱۰ تن جابه‌جا می‌شود و با سرعت هم نصب می‌شود.

فرمانده ارتش گفت: این کار برای خانه‌های ویلایی و روستایی قابل انجام است ولی برای آپارتمان‌ها نمی‌شود. ما برای آپارتمان‌ها زمین‌هایی را مسطح می‌کنیم و به اهالی هر محله یک کانکس بزرگ در محوطه می‌دهیم.

آقا که داشتند به حرفشان گوش می‌دادند باز گفتند: به من نگفتید تحویل این کانکس‌ها تا کی انجام میشه؟

یک نفرشان دل را به دریا زد و گفت: تا دو ماه. آقا آرام تکرار کردند: دو ماه!

shabakekhorasan

چه کمکی از دستم بر میاد؟

http://uupload.ir/files/rd7n_%DA%86%D9%87_%DA%A9%D9%85%DA%A9%DB%8C.jpg

چه کمکی از دستم بر میاد؟

از دستت هیچی، فقط ما روی این پتو زیر کفشت نماز میخونیم، پاتو بردار برو

kalaghebisavad

خدا کند به سر این انتظارها برسد

خدا کند به سر این انتظارها برسد

زمانِ مرگِ خزانِ بهارها برسد

نشد اگر برسم من به پای بوسی تو

خدا کند که از آن سو غُبارها برسد

توجّهی، نظری، گوشه چشمی ای آقا 

یکی بِدادِ دلِ بی قرار ها برسد

همیشه جمعه تو را خوانده ایم و فردا صبح

دوباره هر که رود تا به کارها برسد

سحر ندارم و باید دعا کنی که دلم

به مهمانی شب زنده دارها برسد

گناه کاری من را ببخش جانِ حسین 

همیشه رحمت شهر بر ندارها برسد

دلم عجب هواییه علقمه گشته

خدا کند که سَبو بر خُمارها برسد

اگر که مُردم و دیدارِ تو نصیب نشد

خدا کند گذرت بر مزارها برسد

الهم عجل لولیک الفرج

شما هم از این شونه قدیمی ها یادتون میاد؟

http://uupload.ir/files/ta7s_%D8%B4%D9%85%D8%A7_%D9%87%D9%85.jpg

شما هم از این شونه قدیمی ها یادتون میاد؟

یه زمانی هر مردی که از اینا نداشت معنیش این بود کچله!!!

نوستالژی

تاکید و‌ تذکر رهبر انقلاب به عکاسان خبری در مناطق زلزله‌زده چه بود؟

تاکید و‌ تذکر رهبر انقلاب به عکاسان خبری در مناطق زلزله‌زده چه بود؟

روایتی از حاشیه‌های سفر رهبر انقلاب به منطقه زلزله‌زده‌ی سرپل ذهاب منتشر شد.

خانه‌های زیادی ویران شده بود. تیرک‌های چوبی از میان آوار بیرون زده بود. تک‌وتوک خانه‌ها و اتاق‌هایی که اسکلت داشتند سرپا بودند. مردم در محوطه‌ی خانه‌هایشان چادر زده بودند؛ چادرهای هلال‌احمر و البته چادرهایی که با نِی، خودشان سرپا کرده بودند.

آقا در میان ازدحام مردمی که جمع شده بودند، رفتند سمت یکی از چادرها؛ جلوی چادر به زنی که آنجا بودند گفتند: مردت کجاست؟ زن جواب داد: بیمارستان. موج جمعیت من را عقب راند و نشد حرف‌ها را بشنوم.

در چادر بعدی، آقا وارد شد و لابد بعد از احوالپرسی بیرون آمد. مردی جلو آمد و گفت: شما را به خدا مواظب باشید، وسایل ما توی چادر است، زندگی‌مان از بین نرود. بچه‌های امدادگر سپاه که در روستا کمک می‌کردند و جمع شده بودند آقا را ببینند، حلقه زدند دور چادر مرد و فشار جمعیت را نگه داشتند تا وسایل و چادر روستایی، زیر دست و پا نماند.

کوئیک سوم هم مثل قبلی‌ها بازدید شد و بعد رفتیم روستای قلعه بهادری. توی راه صدای بیسیم مسئول وانت درآمد؛ محافظ آقا از پشت بیسیم می‌گفت روستای قبلی بعضی از عکاس‌ها با کفش رفتند داخل چادر مردم، تذکر بدهید که مراعات کنند. مسئول وانت بلند گفت ماجرا را. پشت بیسیم باز هم محافظ آقا گفت: این تأکید آقاست.

iribnews