بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت
بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

بسکه ماندم درغریبی وطن ازیادم رفت بسکه ماندم درقفس بوی گل ازیادم رفت

هر گُلی زیباست اما یاس چیز دیگری ست

هر گُلی زیباست اما یاس چیز دیگری ست

در میان سنگ ها الماس چیز دیگری ست

ما میان عمر خود خیلی برادر دیده ایم

در وفاداری ولی عباس چیز دیگری ست.

شمار اصحاب و یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام

شمار اصحاب و یاران اباعبدالله الحسین علیه السلام - چه آنان که پیش از شهادت آن حضرت و چه آنان که پس از شهادت ایشان از دنیا رفته اند - زیاد است . گرچه شایسته بود که نام شرح حال مختصرى از آنان را در این جا باز مى گفتیم، لیکن به دلیل محدودیت این نوشتار معذوریم .

گفتنى است که یاران و اصحاب فداکار امام حسین علیه السلام بهترین یاران اهل بیت علیه السلام بودند. چرا که آنان، دست از زن و فرزند و تعلقات مادى کشیده و به یارى امام شان شتافتند و مظلومانه، ولى قهرمانانه به شهادت رسیدند.

امام حسین علیه السلام با این که در شب عاشورا بیعت خویش را از همه باز ستاند و آنان را در بازگشت آزاد گذاشت، امام آنان با نشاط و روحیه اى وصف ناپذیر ایستادگى کرده و اعلام وفادارى نمودند و در پاسخ آن حضرت عرضه داشتند: اگر هفتاد بار ما را بکشند، بدن ما را آتش بزنند و دوباره زنده کنند، دست از یارى تو بر نداشته و از تو جدا نمى شویم . ما زندگى پس از تو را نمى خواهیم و خدا زشت سازد زندگى پس از تو را.

به راستى یاران امام حسین علیه السلام در مقام عمل ثابت قدم مانده و با میل و رغبت از آن حضرت پشتیبانى کرده و خود را فداى وى نمودند. به همین جهت شهیدان واقعه کربلا و یاران فداکار امام حسین علیه السلام، نزد اهل بیت عصمت و ائمه اطهار علیه السلام مقامى بس والا و ویژه اى دارند.

شخصى به امام صادق علیه السلام گفت : اخبرنى عن اصحاب الحسین علیه السلام و اقدامهم على الموت .

فقال علیه السلام : انهم کشف لهم الغطاء حتى راءوا منازلهم من الجنة . فکان الرجل منهم یقدم على القتل لیبادر الى حوراء یعانقها و الى مکانه من الجنة ؛

مرا از یاران امام حسین علیه السلام و چگونگى استقبال آنان از شهادتشان خبر بده .

امام صادق علیه السلام فرمود: حجاب ها از برابر دیدگانشان کنار زده شد، به طورى که جایگاه خود را در بهشت مى دیدند. به همین جهت هر یک از آنان براى کشته شدن، از دیگران پیشى مى گرفت تا به نعمت هاى الهى و جایگاه خود در بهشت دست یابد.

همین عشق و ایثار بود که تعداد اندک آنان را در برابر سپاه سى هزار نفرى عمر بن سعد از بامداد تا عصر روز عاشورا، مقاوم و پایدار نمود و با شهادت قهرمانانه خود، لرزه اى بر ارکان نظام اموى به وجود آوردند.

گرچه مشهور است که تعداد یاران شهید امام حسین علیه السلام 72 تن مى باشد، امام مورخان شمار آنان را تا 140 تن گفته اند که برخى از شهدا محل اتفاق مورخان هستند و پاره اى از اسامى به صورت گوناگون در منابع تاریخى نقل شده اند.

البته تردیدى نیست، با اضافه شدن شهیدانى که پیش از شهادت امام حسین علیه السلام و یا پس از شهادت آن حضرت، در کوفه به شهادت رسیده اند، تعداد یاران شهید آن حضرت از 72 تن تجاوز خواهد کرد. هم چنین درباره شهیدان اهل بیت علیه السلام در کربلا، نظر واحدى ارائه نشده و به اختلاف سخن گفته اند. برخى از مورخان آنان را 22 تن، برخى دیگر هیجده تن و عده اى نیز هفده تن دانسته اند.

در این جا به اسامى یاران شهید امام حسین علیه السلام در واقعه کربلا اشاره مى نماییم و آن هایى که در کوفه به شرف شهادت نایل آمده اند با علامت * مشخص مى شوند:

الف) شهداى بنى هاشم

 

1- عباس بن على (ابوالفضل العباس علیه السلام) 2- عبدالله بن على علیه السلام 3- جعفر بن على علیه السلام 4- عثمان بن على علیه السلام 5- عبدالله (اصغر) بن على علیه السلام 6- ابوبکر بن على علیه السلام 7- على بن الحسین، معروف به على اکبر علیه السلام 8 - على بن الحسین معروف به على اصغر علیه السلام 9 - قاسم بن الحسن علیه السلام 10 - عبدالله بن الحسن علیه السلام 11 - ابوبکر بن الحسن علیه السلام

12 - محمد بن عبدالله بن جعفر علیه السلام 13 - عون بن عبدالله بن جعفر علیه السلام 14 - عبدالله بن عقیل علیه السلام 15 - جعفر بن عقیل علیه السلام 16 - عبدالرحمن بن عقیل علیه السلام 17 - محمد بن ابى سعید بن عقیل علیه السلام 18 - عبدالله بن مسلم بن عقیل علیه السلام 19 - محمد بن مسلم بن عقیل علیه السلام 20 - مسلم بن عقیل علیه السلام * 21 و 22 - دو طفل مسلم بن عقیل علیه السلام *

ب) شهداى غیر بنى هاشم

 

1 - ابراهیم بن حصین اسدى 2 - ابوثمامه صیداوى 3 - بوالحتوف بن حارث 4 - ابوامر نهشلى 5 - ادهم بن امیه عبدى 6 - اسلم بن عمرو (غلام امام حسین علیه السلام) 7 - امیة بن سعد طائى 8 - انس بن حارث اسدى کاهلى 9 - انیس بن معقل اصبحى 10 - ام وهب بنت عبد (همسر عبدالله بن عمیر کلبى) 11 - بریر بن خضیر همدانى 12 - بشر بن عمرو حضرمى 13 - بکر بن حى تیمى 14 - جابر بن حجاج (غلام عامر بن نهشل تیمى) 15 - جبلة بن حارث سلمانى 16 - جبلة بن على شیبانى 17 - جنادة بن حارث سلمانى 18 - جندة بن کعب انصارى 19 - جند بن حجیر خولانى 20 جون (غلام ابوذر غفارى) 21 - جوین بن مالک تمیمى 22 - حارث بن امرؤ القیس کندى 23 - حارث بن بنهان 24 - حباب بن حارث 25 - حباب بن عامر تمیمى 26 - حبشى بن قیس نهمى 27 - حبیب بن عبدالله نهشلى 28 - حبیب بن مظاهر اسدى 29 - حجاج بن بدر سعدى 30 - حجاج بن مسروق جعفى 31 - حر بن یزید ریاحى 32 - حلاس بن عمرو ازدى 33 - حنظلة بن اسعد شبامى 34 - حنظلة بن عمرو شیبانى 35 - خالد بن عمرو ازدى 36 - رافع بن عبیدالله (غلام مسلم ازدى) 37 - زاهر بن عمرو کندى 38 - زهیر بن بشر خثعمى 39 - زهیر بن سلیم ازدى 40 - زهیر بن قین بجلى 41 - زیاد بن عریب صائدى 42 - زیاد بن معقل جعفى 43 - سالم (غلام بنى مدینه) 44 - سالم (غلام عامر عبدى) 45 - سعد بن حارث انصارى 46 - سعد (غلام امیرمؤ منان علیه السلام) 47 - سعد (غلام عمرو بن خالد) 48 - سعید بن عبدالله حنفى 49 - سلیمان بن مضارب بجلى 50 - سلیمان بن رزین (غلام امام حسین علیه السلام)  51 - سوار بن منعم نهمى 52 - سوید بن عمرو خثعمى 53 - سیف بن حارث جابرى 54 - سیف بن مالک عبدى 55 - شبیب (غلام حارث بن جابرى) 56 - شوذب (غلام بنى شاکر) 57 - ضر غامة بن مالک عائذى 59 - عابس بن ابى شبیب شاکرى

60 - عامر بن حسان طائى 61 - عامر بن مسلم عبدى 62 - عباد بن مهجر جهنى 63 - عبدالله بن بشر خثعمى 64 - عبدالله بن عمیر کلبى 65 - عبدالله بن عروه غفارى 66 - عبدالله بن عفیف ازدى * 67 - عبدالله بن یقطر * 68 - عبدالله بن یزید عبدى 69 - عبیدالله بن یزید عبدى 70 - عبدالاعلى بن یزید کلبى * 71 - عبدالرحمن بن عبدالرب انصارى 72 - عبدالرحمن بن عبدالله بن یزنى 73 - عبدالرحمن بن عروه غفارى 74 - عبدالرحمن بن عبدالله ارحبى 75 - عبدالرحمن بن مسعود تیمى 76 - عقبة بن صلت جهنى 77 - عمران بن کعب اشجعى 78 - عمر بن جناده انصارى 79 - عمر بن ضبیه ضبعى 80 - عمر بن خالد صیداوى 81 - عمرو بن خالد صیداوى 82 - عمرو بن عبدالله جندعى 83 - عمرو بن قرضه انصارى 84 - عمرو بن کعب صائدى 85 - عمرو بن مطاع جعفى 86 - عمار بن حسان طائى 87 - عمار بن سلامه دالانى 88 - عمار بن طلخب ازدى * 89 - عمیر بن عبدالله مذحجى 90 - قارب (غلام امام حسین علیه السلام) 91 - قاسم بن حبیب ازدى 92 - قاسط بن زهیر تغلبى 93 - قرة بن ابى قرة غفارى 94 - قعنب بن عمر نمرى 95 - قیس بن مسهر صیداوى * 96 - کردوس بن زهیر تغلبى 97 - کنانة بن عتیق تغلبى 98 - مالک بن سریع جابرى 99 - مجمع بن عبدالله عائذى 100 - مجمع بن زیاد جهنى 101 - مسلم بن عوسجه اسدى 102 - مسلم بن کثیر ازدى 103 - مسعود بن حجاج تیمى 104 - مقسط بن زهیر تغلبى 105 - منجح (غلام امام حسین علیه السلام) 106 - موقع بن ثمامه اسدى 107 - نافع بن هلال جملى 108 - نصر (غلام امیرمؤ منان علیه السلام) 109 - نعمان بن عمرو راسبى 110 - نعیم بن عجلان انصارى 111 - واضح (غلام حارث سلمانى) 112 - وهب بن عبدالله کلبى 113 - هانى بن عروه مرادى * 114 - یحیى بن سلیم مازنى 115 - یزید بن ثبیط عبدى 116 - یزید بن حصین همدانى 117 - یزید بن زیاد کندى 118 - یزید ین مغفل جعفى

 

 

هیئت تمام شد، همه رفتند و تو هنوز

http://uupload.ir/files/blrs_%D9%87%D9%8A%D8%A6%D8%AA_%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85.jpg

هیئت تمام شد، همه رفتند و تو هنوز

یک گوشه ای نشسته ای و آرام گریه میکنی ؟

اَلّلهُمَّ عَجِّـــل لِوَلیِّکَ الفَرَج

دل

دل

دل که تنگ است کجا باید رفت؟

به در و دشت و دمن؟

یا به باغ و گل و گلزار و چمن؟

یا به یک  خلوت و تنهایی امن؟

دل که تنگ است کجا باید رفت؟

پیر فرزانه من بانگ برآورد

که این حرف نکوست ،

دل که تنگ است برو خانه دوست...

شانه اش جایگه گریه تو

سخنش راه گشا

بوسه اش مرهم زخم دل توست

عشق او چاره دلتنگی توست...

دل که تنگ است برو خانه دوست...

خانه اش خانه توست...

باز گفتم:

خانه دوست کجاست؟

گفت پیدایش کن

بروآنجاکه پر از مهر و صفاست

گفتمش در پاسخ:

دوستانی دارم

بهتر از برگ درخت

که دعایم گویند و دعاشان گویم ،

یادشان در دل من ،

قلبشان منزل من...!

صافى آب مرا یاد تو انداخت ، رفیق!

تو دلت سبز ،

لبت سرخ ،

چراغت روشن !

چرخ روزیت همیشه چرخان!

نفست داغ ،

تنت گرم ،

دعایت با من!

روزهایت پى هم خوش باشد.

loulemancity

 

مهربانی


http://uupload.ir/files/q7hx_%DB%8C%DA%A9%DB%8C_%D8%A7%D8%B2%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C.jpg

مهربانی

یکی از جاهایی که برای نذری دادن پیشنهاد میشه اطراف بیمارستان‌هاست. اونجا پر از همراهان بیمارانی است که روزهاست کنار بیمارستان زندگی می‌کنند و خیلی‌هاشون شرایط مناسبی ندارند.

TebyanOnline

 

پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خون‎ها(از بدنش) می‎جوشید من را به سینه چسبانید و فرمود:

پدرم در روزی که کشته شد، در حالی که خونها(از بدنش) میجوشید من را به سینه چسبانید و فرمود:

«ای پسرم، از من حفظ کن دعایی را که فاطمه(س) من را تعلیم نمود و رسول الله(ص) او را تعلیم کرده بود و جبرئیل به پیامبر که در طلب حاجتها و امور مهم و غم و غصهها تعلیم داده بود و همچنین در امور مهمی که از آسمان نازل میشود و کارهای بزرگ و سهمگین؛

فرمود بخوان:

بحق یس والقرآن الحکیم، و بحق طه و القرآن العظیم، یا من یقدر علی حوائج السائلین، یا من یعلم ما فی الضمیر، یا منفّس عن المکروبین، یا راحم الشیخ الکبیر، یا رازق الطفل الصغیر، یا من لا یحتاج الی التفسیر، صلی علی محمد و آل محمد وافعل بی کذا و کذا.»

و بالاخره آخرین مطلبی که از امام سجاد(علیهالسلام) در روز عاشورا تا قبل از شهادت امام حسین(علیهالسلام) نقل شده است مربوط به آخرین وداع ایشان با پدرشان میباشد.

سلام بر امام مهربانمان حسین علیه السلام که حتی بعد خود به فکر مشکلات  محبینشان هستند و اینطور دعایی عظیم الشان را برایمان وصیت میکنند

برگرفته از منابع:

بحارالانوار، ج 45، ص54/ معانی الاخبار، ص 218/ دعوات راوندی، ص 54، حدیث 137.

 

از بس که چهره سوده تو را بر در آفتاب

از بس که چهره سوده تو را بر در آفتاب

بگرفته آستان تو را بر زر آفتاب

از بهر دیدنت چو سراسیمه عاشقان

گاهی ز روزن آید و گاه از در آفتاب

گرد سر تو شب پره شب پر زند نه روز

کز رشک آتشش نزند در پر آفتاب

گر پا نهی ز خانه برون با رخ چه مهر

از خانه سر به در نکند دیگر آفتاب

گرد خجالت تو نشوید ز روی خویش

گردد اگر چه ریگ ته کوثر آفتاب

از بس فشردن عرق انفعال تو

در آتش ار دود به در آید تر آفتاب

گویی محل تربیت باغ حسن تو

معمار ماه بوده و برزیگر آفتاب

آیینه ی نهفته در آیینه دان شود

گیرد اگر به فرض تو را در بر آفتاب

از وصف جلوه ی قد شیرین تحرکت

بگداخت مغز در تن بی‌شکر آفتاب

گر ماه در رخت به خیانت نظر کند

چشمش برون کند به سر خنجر آفتاب

نعلی ز پای رخش تو افتد اگر به ره

بوسد به صد نیاز و نهد بر سر آفتاب

از رشک خانه سوز تو ای شمع جان‌فروز

آخر نشست بر سر خاکستر آفتاب

صورت نگار شخص ضمیر تو بوده است

در دوده ی سر قلمش مضمر آفتاب

نبود گر از مقابله‌ات بهره‌ور کز آن

پیوسته چون هلال بود لاغر آفتاب

در آفتاب رنگ ز شرم رخت نماند

مثل گل نچیده که ماند در آفتاب

در روز ابر و باد گر آیی برون ز فیض

از ابر و ماه بارد و از صرصر آفتاب….

محتشم کاشانی

یادی_از_شهدا

http://uupload.ir/files/jqy5_%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%A8.jpg

یادی_از_شهدا

ماجرای موکب

ایام محرم شده بود

قول و قرار گذاشته بودیم که امسال اربعین موکبی راه بندازیم که خادم هاش بچه های خادم الشهدا باشند.

سید هادی پیگیر کارها بود و بهم گفت: سجاد پایه ای؟

گفتم: بسم الله

مشکلاتی جلوی راه بود که نمیشد این حرکت انجام بشه.

روز عاشورا محمد رو دیدم.

کشیدمش کنار گفتم: حاجی چیکار میکنی کارها رو پیگیری کن راه بندازیم دیگه...

چرا چند روزه دیگه از تب و تاب پیگیری کار خبری نیست؟

با همون لبخند همیشگیش یه درسی داد بهم گفت: سجاد مگه شماها بسیجی نیستین مگه خط ها رو بتون ندادم که با کیا باید ببندید؟

منتظر منی؟!

تو و سیدهادی پاشید برید تهران دنبال کارها دیگه چیه دست به دست هم می کنید

بسیجی منتظر نمیمونه خودتون بسم الله بگید.

سید هادی پیگیر شد و ما رفتیم عراق یک ماه قبلِ اربعین برای ساخت و ساز موکب ها...

 شهید_مدافع_حرم

شهید_محمد_بلباسی